احسان علیآبادی
کارشناسی ارشد مهندسی صدا
1-1- مقدمه
به منظور ایجاد ذهنیت از فرآیند ضبط پادکستهای صوتی و حجم بانک صوتی حاصل، ذکر یک مثال خالی ار لطف نخواهد بود: در ژوئن 2018، اپل اذعان کرد که آرشیو فعال پادکستش شامل حدود 550 هزار ترک است.
جو دیتور[1] کاریکاتوریست امریکایی میگوید: «من به پایان یک مجموعه پادکست فکر میکنم!» بنابراین به نظر میرسد ضبط پادکست، ظرافتهای اولیه خود را داشته باشد ولی اگر ضبط پادکست در قالب سازمانی و به صورت حرفهایتر است چند توصیهی مقالهی پیش ِرو میتواند نقطهی آغاز این فرآیند باشد.
1-2- برنامهریزی
پیش از ضبط پادکست نیاز است در مورد جامعهی هدف که شنوندهی آن هستند و ماهیت محتوای تولیدی فکر شود. این فرآیند میتواند با سوالهای عمیق، دشوار و حتی حیاتی، جهتدهی شود:
- ایده ضبط پادکست چیست؟
- آیا پادکست بهترین قالب برای هدف مورد نظر است؟ آیا قالبهای دیگر مثل تولید محتوای ویدئویی (انیمیشن، موشنگرافیک، مستند و . . .) بررسی شدهاند؟
- سناریوی اجرای مراحل کار به چه صورت است؟
- وجه تمایز پادکست تولیدی با سایر پادکستها چیست؟
- محتوا و مفهوم مورد نظر چقدر برای مخاطب جذاب است؟
- چرا تیم تولید (و نه دیگران) افراد مناسبی برای ضبط پادکست هستند؟
- آیا جامعهی هدف (مخاطبان)، زمان، تیم و تجهیزات مورد نیاز برای ضبط پادکست در دسترس است؟
1-3- مخاطب
این که برای صاحب یک ایده، آن ایده جذاب باشد و از انجام آن هیجانزده باشد چیز عجیبی نیست ولی ممکن است این مساله باعث شود تا این واقعیت که ایدههای ماندگار برای جامعهی مخاطب جذاب هستند و آنها را به وجد میآورند، نادیده گرفته شود. ممکن است که تیم تولید پادکست صوتی عاشق ایدهی خود باشند ولی چرا آن ایده باید برای دیگران جذاب باشد؟
هرچقدر برای پیدا کردن جامعهی هدف (مخاطبان) هزینه میگردد، باید وجه تمایز پادکست هم حفظ شود. «همهی مخاطبان عاشق روایت داستانی هستند» این جمله یک گزارهی همیشه معتبر نیست چون ویژگیهای خاصی از جامعهی هدف که مخاطبان هستند را در دل خود جای نداده است! «جوانان بین 18 تا 30 ساله که عاشق روایت داستانی هستند، حداقل 15 دقیقه به صورت روزانه صرف دنبال کردن اخبار میکنند» این گزاره به جامعهی هدف نزدیکتر است. شما حتی میتوانید جامعهی هدف خاصتری نسبت به این گزاره هم داشته باشید.
در ادامه تعدادی از سوالاتی که در تعریف جامعهی هدف میتواند تاثیرگذار باشد، آورده شده است:
- چه کسانی مایل هستند پادکست را گوش کنند یا به آن نیاز دارند؟
- پادکست برای مخاطبان چه بینش یا ارزش افزودهای خواهد داشت؟
- آیا پادکست برای مخاطبان ِپادکستهای ِمشابه در حوزه تخصصی خود، تولید میشود یا در تلاش برای جذب مخاطبان جدید است؟
- با گوش دادن به پادکست چه نوع تجربهای به مخاطب منتقل خواهد شد؟
- آیا پادکست به صورت زنده خواهد بود؟ در چه بستری منتشر خواهد شد (سایت، شبکههای اجتماعی و . . .)؟
- پادکست در چه ظرف زمانی و مکانی خواهد بود؟ مخاطبان در هنگام گوش دادن به آن، کجا هستند؟ در حال انجام چه فعالیتی خواهند بود؟ آیا پخش پادکست با مناسبت یا رویداد خاصی همزمان است؟
- مخاطبان بعد از گوش دادن به پادکست، در مورد آن چه میگویند؟ آن را با چه کسانی به اشتراک خواهند گذاشت؟ چرا؟
سوالاتی از این دست کمک خواهد کرد تا دستیابی به بینش اولیه امکانپذیر باشد.
1-4- برخی از بایدها و نبایدها
وقتی مخاطبان پادکست تعریف شدند و شاکلهی آن مشخص گردید، تولید آن، مرحلهی بعدی فرآیند خواهد بود. نباید انتظار داشت که مرحلهی تولید بدون نقص و عالی پیش رود ولی در ادامه برخی از بایدها و نبایدها آورده شده است که کمک میکند تا فرآیند کار به آرامی و مطابق با برنامه باشد.
1-4-1- بایدها:
- دقت شود که چه کسی به عنوان مهمان در پادکست حضور دارد. آیا کسی است که مخاطبان تشنهی حواشی زندگی او هستند؟ برند شخصی مهمان پادکست میتواند موجب محبوبیت و یا شکست آن شود.
- باید از حجم رقابت موجود در میان تولیدکنندگان پادکست صوتی برای جذب مخاطب مطلع بود. باید در یک جمله وجه تمایز پادکست قابل تعریف باشد و باید این تعریف هم به صورت کلی و هم به صورت خلاصه شده و تیتروار قابل بیان باشد.
- باید توانایی آن وجود داشته باشد که برای اعضای تیم تولید و حامیان مالی اطمینان ایجاد شود که پادکست برای مخاطب تجربهای منحصر به فرد و شگفتآور خواهد بود.
- باید پارامتر اندازهگیری موفقیت و محبوبیت تعریف گردد. (تعداد دفعات دانلود، تعداد کاربران سایت یا شبکههای اجتماعی، بازخورد منتقدان و افراد صاحبنظر در حوزه مربوطه و . . .)
1-4-2- نبایدها:
- نباید زمان کاری مورد نیاز برای تولید پادکست، کم در نظر گرفته شود؛ تولید پادکست خوب مشکل است.
- نباید انتظار داشت که مخاطبان به خودی خود پادکست را پیدا کنند! اگر پادکستی تولید شد، مردم به دنبال آن نمیگردند تا آن را پیدا کنند بلکه باید به دنبال مردم رفت و از بین آنها مخاطبان را جذب کرد!
- نباید به انتشار پادکست به چشم گام پایانی فرآیند تولید نگاه کرد بلکه باید آن را ابتدای راه دانست. باید به صورت مداوم از مخاطبان بازخورد گرفته شود و بسته به آن، تولیدات بعدی بهبود داده شود.
1-5- من به پایان یک مجموعه پادکست فکر میکنم!
شکست یک گزینه است؛ در صورت شکست باید آن را پذیرفت. پیش از هر چیز، باید به احساس درونی خود و تجزیه و تحلیل دادهها توجه شود، اگر ادامهی پادکست درست به نظر نمیرسد باید منعطف بود و به آن پایان داد. اگر به این اتفاق به دید فرصت یادگیری نگاه شود، پایان دادن به یک مجموعه پادکست، هیچ اشکالی ندارد. (در این مواقع نباید حتی این عمل را شکست در نظر گرفت) ممکن است کمی کلیشهای به نظر برسد ولی در این مواقع باید شکست را پلی به سوی پیروزی دانست.
[1] Joe Dator